تاریخچه خزرج و اوس
- پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ب.ظ
نسب اوس و خزرج به قبیله بزرگ یمانی ازد میرسید و بیشتر نسب نگاران و مورخان سدههای نخستین هجری به سلسله نسب این دو تیره از طریق بنومازن بن ازد اشاره کردهاند
نیای بزرگ دو تیره، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقی است و اوس و خزرج دو پسر حارثه بن ثعلبه بن عمروبن عامر بودهاند. نسب این دو، از طریق مادر که قیله بنت کاهل نام داشت، به قبیله بنی قضاعه میرسید و بدین سبب، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز میخواندهاند
عنوان اوس مختصر شده «اوس مناه» است که وابستگی و نسبت ایشان را به یکی از بُتان مشهور دوره جاهلی نشان میدهد.خزرج را به معنای باد تند یا نسیم جنوب آوردهاند.
روابط میان یهودیان و اوس و خزرج، نخست بر مبنای همکاری، به ویژه در کشاورزی شکل گرفت، اما اندک اندک با فزونی یافتن شمار مهاجران، تسلط یهودیان رو به کاهش نهاد. بعید نیست از همین دوران، با تشکیل بطون و شاخههای گوناگون، روند جدایی دو تیره از یکدیگر آغاز شده باشد.
تسلط اوس و خزرج بر یثرب، موجب پدیده دیگری شد که در تعلق این شهر به حوزه دو حکومت دست نشانده غسانی و لخمی ارتباط دارد. طبق یک روایت، یهودیان به عامل دولت ساسانی خراج و مالیات می پرداختند و از سوی ایشان، حکمرانی یثرب به یهودیان سپرده شده بود
بنابر روایت دیگری، اوس و خزرج پس از آنکه از ستم فرماندار یهودی شهر به ستوه آمدند، از غسانیان یاری طلبیدند. مالک بن عجلان از بنی غسان به یاری ایشان آمد و از آن پس دوره سیادت اوس و خزرج بر یثرب آغاز شد
به هر حال، براساس پارهای نشانهها، اوس و خزرج خود را به غسانیان - که مانند آنها به ازد نسب میبردند - نزدیکتر احساس میکردند.و اگر هم تا اواسط سده ۶م - چنانکه برخی محققان حدس زدهاند - کارگزاران دولت ساسانی توسط یهودیان بر یثرب تسلط داشتند، از همین زمان، با ورود اوس و خزرج به یثرب، اوضاع به نفع غسانیان میبایست دگرگون شده باشد و در این زمینه روایتهایی نیز در دست است.
بنابر نوشته نسبشناسان، خزرج نام جد این قبیله، برادر اوس و فرزند حارثةبن ثَعْلَبَةبن عمروبن عامربن حارثه، بود. در نهایت، نسب خزرج به اَزْد بن غَوْث، نیای یکی از قبایل جنوبی (یمنی)، میرسد مادر خزرج قَیْلَه بنت اَرْقم یا کاهل بود. به همین سبب، خزرج و اوس را اِبنا/ اَبناء قیله (پسران قیله) نیز گفتهاند خزرج پنج پسر به نامهای جُشَم، عَوف، حارث، عمرو و کعب داشت که بطون قبیله خزرج به شمار میرفتند. ]بنونجَار، از مشهورترین تیرههای خزرج، به تَیْماللّه بن ثَعْلَبةبن عَمروبن خزرج منتسباند واژه خزرج را نسیم جنوب یا باد سرد یا تند معنی کردهاند. در دوره جاهلیت ، بهطور کلی دو قبیله اوس و خزرج را خزرج میگفتند.
تاریخ اقامت
تاریخ اقامت قبیله خزرج در یَثرب (مدینه) را هنگامِ حادثه سیل عَرِم و شکسته شدن سد مَأرِب دانستهاند. بنابر روایات ، عمروبن عامر (جد اوس و خزرج) پس از آنکه از راه کهانت (پیشگویی) به خرابی قریبالوقوع سد مأرب و زیر آب رفتن سرزمین یمن آگاهی یافت، همراه با خاندانش از سرزمین سبا (در یمن) به سوی شمال مهاجرت کرد و بنابه گفته ابن سعد که گفته است حارثةبن ثعلبه، پدر اوس و خزرج، ابتدا به سوی نواحی شام رفت، سپس به سبب برخورد با رومیان، به همراه خانوادهاش راهی یثرب شد و در آنجا سکنا گزید. با این حال، درباره علل و زمان این مهاجرت، میان محققان اختلافنظر وجود دارد. برخی احتمال دادهاند مهاجرت اوس و خزرج دیرتر از دیگر قبایل یمنی و در حدود اواخر سده چهارم میلادی انجام گرفته است قبیله خزرج به همراه قبیله اوس در یثرب، که اقلیم مناسبی برای کشاورزی داشت، اقامت گزیدند و طبق سنّتِ حِلف و جِوار، در پناه یهودیان یثرب که پیش از آن در این شهر سکنا داشتند، قرار گرفتند. مناسبات آنان بهتدریج تقویت شد و پیمان بستند از یکدیگر دفاع کنند و از گزند یکدیگر در امان باشند. ظاهرآ مدتی طولانی به همین منوال گذشت و اوسیان و خزرجیان به ثروت و جمعیت فراوانی دست یافتند. قبایل یهودی بنینَضیر و بنیقُرَیظه از پیشرفت و ترقی آنها بیمناک شدند و پیمان خود را شکستند و بنای ناسازگاری و ستمگری بر قبایلِ عرب گذاشتند.
غلبه بر یهود
گفته شدهاست که در این زمان شخصی فاسق به نام فِطْیَوْن/ فیطوان/ فیطون رهبری یهودیان یثرب را برعهده داشت. عربها از ستمگریها و رفتار ناپسند وی و یهودیان به ستوه آمدند و مردی از قبیله خزرج بهنام مالکبن عَجلان وی را کشت و سپس نزد تُبَّعبن حَسّان، پادشاه یمن، و به روایتی نزد ابوجُبَیْلَه، پادشاه غسّانی شام فرار کرد و از وی برای مبارزه با یهودیان یثرب یاری خواست. به هر حال تُبَّع یا ابوجبیله، یا هر دو، بلافاصله با گروهی از سپاهیان خویش عازم یثرب شدند و اوس و خزرج با یاری آنها بر یهودیان و یثرب غلبه کردند.]از آن پس، مالکبن عجلان رهبریِ اوس و خزرج را به دست گرفت.] گفته شده است یهودیان تا مدتها در کنیسهها و عبادتگاهها او را لعن و نفرین میکردند. برخی از نویسندگان معاصر در صحت داستان فطیون تردید کرده و آن را ساخته و پرداخته اذهان دوره جاهلیت دانستهاند.
جنگهای اوس وخزرج
خزرجیان پس از پیروزی بر یهودیان، مدت کوتاهی با قبیله اوس متحد باقیماندند و به آبادانی و بنای قلعهها پرداختند. بعضی نیز در روستاهای اطراف یثرب سکنا گزیدند. پس از آن، بین خزرج و اوس اختلاف و دشمنی افتاد و جنگهای بسیار طولانی میان آنان روی داد که به روایتی، ۱۲۰ سال به درازا کشید و تا آستانه هجرت پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم به یثرب ادامه یافت. ] این جنگها اغلب بر سر تصاحب ریاست و قدرت در یثرب بود. اگرچه عربها به دست مالک که از خزرج بود، بر یهودیان یثرب چیره شده بودند و خزرجیان از آن پس در شهر تفوق داشتند، اما قبیله اوس بهترین زمینهای زراعی را در اختیار داشتند و سیادت خزرج را نمیپذیرفتند. [۴۷]نخستینجنگیکه میان خزرجو اوس در همانروزگار مالکبن عجلان رخ داد، جنگ سُمَیْر بود. سبب این جنگ ــ که حدود بیست سال طول کشیدــ قتل مردی از همپیمانان مالک بود. منازعات بعدی با فواصل کم رخ داد که در جنگهای روزگار جاهلیت به نام ایامالعرب ذکر آنها آمده است: یوم کَعببن عَمرو، یومالسَّرارَة، یومالحُصَیْنبن الاَسْلَت، یوم ربیعالظَفَری، یوم فارع، یومحاطب، یومالربیع، یومالبقیع، یومالفِجار اول و دوم، یوم مُعَبِّس و مُضَرِّس و یوم بُعاث ]این دو قبیله در این جنگها همواره با یکی از قبایل یهودی پیمان سیاسی و نظامی میبستند. از سوی دیگر، یهودیان نیز در دامن زدن به این اختلافات دخالت داشتند تا مانع وحدت اوس و خزرج و نیرو گرفتن آنها شوند.
شکست خزرج
در اکثر این جنگها، قبیله خزرج بر اوس پیروز شده و سیادت و قدرتشان فزونی گرفته بود. از اینرو، در جنگ بُعاث که آخرین جنگ میان اوس و خزرج پیش از ظهور اسلام بود، قبیله اوس با قبایل یهودی بنیقریظه و بنینضیر علیه خزرجیها همپیمان گردید (بعاث). اگرچه این نبرد با شکست خزرج و کشته شدن فرمانده آنان، عَمروبن نُعمان، به پایان رسید، اوسیان از قتل و نابودی خزرجیها دست کشیدند، زیرا هنوز همسایگی آنان را بر جوار با یهودیان ترجیح میدادند. [۵۵] شاعران هر دو قبیله درباره جنگ بعاث، اشعاری حماسی سرودهاند
وقوع جنگهای پیاپی خسارات فراوانی بر جان و مال هر دو قبیله وارد کرده بود. از همین رو، آنان از این روند به ستوه آمده و درپی صلح و آرامش بودند. توافقی نیز صورت گرفته بود که رئیس قبیله خزرج، عبداللّهبن اُبَیّ، را برای ریاست بر شهر یثرب برگزینند.
بعداز اسلام
در سالهای یازدهم و دوازدهم بعثت ، جمعیاز افراد دو قبیله خزرج و اوس در نخستین و دومین بیعت عَقَبه با پیامبر پیمان بستند که از آن میان، شمار خزرجیان افزونتر بود. پساز هجرت پیامبر به یثرب، این دو قبیله به اسلام گرویدند و لقب انصار یافتند خزرجیان در بسیاری از حوادث مهم زمان پیامبر حضوری چشمگیر داشتند. چنانکه در میان نقیبان دوازده گانه انصار، خزرجیها با نُه نماینده دارای اکثریت بودند. در جنگ بدر ، شمار جنگجویان خزرج ۱۷۰ تن و شمار اوسیان ۶۱ تن بود]اگرچه اسلام آوردن خزرج و اوس تاحدود زیادی باعث شد آنان کینهها و اختلافات دوره جاهلیت را کنار بگذارند، در برخی از حوادث صدر اسلام، همچون واقعه اِفْک در سال پنجم یا ششم ] و ماجرای سقیفه در سال یازدهم، ] اختلافات گذشته از نو میان آنها بروز کرد.
شخصیتهای معروف
برخی از شخصیتهای معروف خزرج در دوره اسلامی از این قرارند: حَسّانبن ثابت ، اُبَیّبن کعب ، ابوایّوب ، زیدبن ثابت ، اسعدبن زُراره ، اَنَسبن مالک ، عبداللّهبن رَواحه ، ثابتبن قیس ، زیدبن ارقم ، ابوسعید خُدری ، سعدبن عُباده و پسرش قَیس، که بعضآ از صحابه بزرگ پیامبر اسلام بودند
تیرههایی از قبیله خزرج بعدها به اندلس نقلمکان کردند. در طول حکومت امویان ، قبیله خزرج عمدتآ از حکومت آنها طرفداری میکرد، اگرچه نُعمانبن بشیر (حاکم حِمْص از قبیله خزرج) در شورش عبداللّهبن زبیر با وی همدست شد
اوس و خزرج علاوه بر آنکه به جنگاوری و دلیری شهره بودند هر یک شاعرانی داشتند. از میان اوسیان، قیس بن خَطیم که به «زبان اوس» شهره بود، و ابوقیس ابن اسلت، مشهورند؛ و از خزرجیان نیز باید به حسان بن ثابت - که مدایح او در حق حضرت رسول (ص) شهره است - و کعب بن مالک اشاره کرد. برخی از وجوه اصحاب پیامبر (ص) نیز به دو تیره اوس و خزرج تعلق داشتند و بعدها اعضای دو تیره، هر یک به سببی به ایشان افتخار میکردند. در اوس کسانی مانند حنظله غسیل الملائکه ، عاصم بن ثابت، سعد بن معاذ، و در خزرج، سعد بن عباده ،زید بن ثابت، معاذ بن جبل، اُبَیّ بن کعب] را باید نام برد.
گفتهاند برخی از آیات قرآن، به ویژه آیه ۱۰۳ از سوره آل عمران که مؤمنان را به وحدت و پرهیز از تفرقه دعوت میکند، در شأن اوس و خزرج نازل شده است
از میان مؤلفان و مورخان قدیم، کسانی چون ابوعبیده معمر بن مثنی، واقدی (د ۲۰۷ق) و علاّن شعوبی (د اواخر قرن ۲ق) ، آثاری درباره اوس و خزرج و انساب و جنگها و مثالب ایشان داشتهاند.[
and actual effort to create a really good article… but what can I say… I
put things off a whole lot and never manage to
get nearly anything done.